نویسنده: علی جعفری
1. در میان مسئولان مدیریت فرهنگی «امام جماعت»، همان مدیر فرهنگی مسجد (1)، از کمترین پشتوانه‌ی مالی در مدیریت خود برخوردار است. او از اولین روزی که به عنوان امام جماعت پای در مسجدی می‌گذارد، باید بداند که سرجمع سرمایه‌های مادی مدیریتش چیزی بیش از یک جغرافیای تحت وقف نیست. اغلب جغرافیاهای وقفی مساجد ایران خصوصاً آنها که پس از انقلاب تأسیس شده‌اند، در ترکیبی از «محلّی برای اقامه نماز + چایخانه+ وضوخانه» شکل گرفته‌اند و بیش از آن عرصه و اعیانی جهت کسب درآمد اقتصادی ندارد. از طرف دیگر در اغلب مساجدی هم که از موقوفات اقتصادی برخوردارند نیز دست امامان جماعت برای کارهای اقتصادی چندان باز نیست. آن‌ها نیک می‌دانند که مناسبات مسجددارانه، خصوصاً آنجا که به امورات مالی و اقتصادی موقوفات مساجد مربوط است، در چارچوب‌های سِترگی از تقیدات واقف یا تضییقات هیئت امنا یا سایر متنفذان مذهبی محل و مسجد محصور شده است. در این میان، حتی قرار گرفتن درصد نه چندان در خور توجهی از مساجد در فهرست موقوفه داران نسبتاً پردرآمد، در روند بی پشتوانگی عمومی اقتصاد مساجد ایران و بالطبع، امامان جماعت آنها تغییری حاصل نمی‌کند.
2. تاریخ عمومی مسجد دارای ایرانی نشان داده که یگانه پشتوانه‌ی امام جماعت برای مدیریت فرهنگی مسجد اعتبار شخصی برآمده از پرهیزکاری واقعی و دانش مذهبی کاربردی اوست. اعتبار امام جماعت، همان معنای فرهنگی مذهبی متبلور شده از او نزد اهالی محل و مسجد است که از اجمال اولیه‌اش در آغاز فعالیت، به تفصیلات بعدی خود در ادامه‌ی تقویم امامت او رسیده است. اگر امام جماعتی در یک بازه‌ی زمانی معتنابه، اقامه‌ی منظم نماز در مسجد، مقاومت برتقوا و پارسایی و نیز ارتقای دانش مذهبی خود را به موازات هم پیش ببرد، به احتمال زیاد، خواهد توانست آورده‌ی اعتباری حداقلی‌اش را به تفصیل برساند و معنای فرهنگی مذهبی موسّع، متقن، مستحکم و دلنشینی را از خود در ذهنیت حداقل دو نسل از مأمومان و مرتبطانش ایجاد کند. این معنای فرهنگی به بارنشسته، هم خودگردانی اقتصادی زندگی شخصی و خانوادگی امام جماعت را به دنبال خواهد داشت و هم به لجستیک مالی مدیریت فرهنگی آینده‌اش در مسجد تبدیل خواهد شد. در چنین مکانیزمی از نسبت فرهنگ و اقتصاد، اگر عایدی اقتصادی از شغل امام جماعتی متصور باشد، غالباً عایدی است که پس از اعتبار نسبتاً به تفصیل رسیده حاصل می‌شود؛ امامان جماعت میان سال و سالمند که محل مراجعه‌های مردمی برای تسویه حساب‌های شرعی هستند، معمولاً در چنین موقعیت‌هایی قرار دارند. بدین ترتیب، با یکی از اشتغال‌های فرهنگی بسیار دشوار و طاقت‌فرسا مواجهیم که هیچ محرکی به غیر از جهاد در راه خدا نمی‌تواند تحمل بارسنگین و راه طولانی آن را آسان کند.
3. «خودگردانی مساجد» و استقلال اقتصادی امام جماعت، سیاست قطعی نظام اسلامی نیز است. تاریخ پساانقلابی مساجد ایران هیچ تجربه‌ی جدی را از عزم حاکمیت برای به دست گرفتن اداره‌ی مستقیم مساجد ثبت نکرده است. این پدیده‌ی جالبی است که در چارچوب حاکمیت دینی تمام عیاری چون جمهوری اسلامی ایران، مساجد نه تنها استقلال فرهنگی اقتصادی خود را حفظ کرده‌اند؛ بلکه متولیان حکومت هم خود را در قبال حفظ استقلال مساجد مسئول می‌دانند. در چارچوب این رویکرد سیاستی که به «مردمی ماندن و دولتی نشدن» مساجد معتقد است، تأمین هزینه‌های مالی مدیریت مسجد، همچنان بر همان ایده‌ی سنتی مبتنی است؛ ایده‌ای که سطح عواید اقتصادی امام جماعت را تابعی از میزان اعتبار معنایی و تقوایی و دانایی او ارزیابی می‌کند.
4. با وجود این، خودگردانی اقتصادی مساجد و خصوصاً «خودگردانی مدیریتی» امام جماعت، با کمک دولت به «توانمندسازی اقتصادی» مساجد منافات ندارد. دولت می‌تواند تحت سازوکارهایی، در عین حال که موجب وابستگی مساجد به خود نمی‌شود، در راستای ایفای آسان‌تر کارکردهای مساجد و امامان جماعت تسهیلات ایجاد کند. تاریخ تعاملات دولت و مسجد در جمهوری اسلامی، ضمن عبور از پارادایم دولتی کردن مساجد، گونه‌های مختلفی از تسهیلات دولتی ناظر به توانمندسازی مساجد را نیز نشان می‌دهد. سمت و سوی اصلی این تسهیلات، توسعه‌ی عمران مساجد و تجهیز آنها بوده است. توانمندسازی تجهیزاتی مساجد شامل ابعاد گوناگونی می‌شود، الف. عبادی: مُهر، جامُهری، قرآن، کتب ادعیه؛ ب. خدماتی: آشپزخانه، بلندگو، دست‌شویی و...؛ رفاهی: فرش، قفسه، پشتی و...؛ د. تجهیزات فرهنگی: کتابخانه، رایانه، مجوز کانون فرهنگی هنری و... .
5. تسهیلات توانمند سازانه‌ی دولتی البته، فقط به زمینه‌های عمرانی یا تجهیزاتی محدود نشده و جنبه‌های نرم‌افزاری‌تری را نیز دربرگرفته است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از طریق «کانون‌های فرهنگی هنری مساجد» و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از طریق «پایگاه‌های بسیج مساجد» و سازمان اوقاف و امور خیریه از طرق دیگر، بسیاری از برنامه‌های فرهنگی مذهبی خود را در مساجد برگزار می‌کنند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سویه‌ی اتصالی «کانون» به دولت جمهوری اسلامی است و نیروی مقاومت بسیج پل ارتباطی «پایگاه» با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. «کانون و پایگاه» در وجه حاکمیتی، سرپنجه‌ی اقتدار «دولت و سپاه» در مساجد محسوب می‌شوند؛ اما در وجه مردمی، به واسطه‌ی امکانات نرم‌افزاری یا سخت‌افزاری که در اختیار اهالی هر مسجد می‌گذارند، یکی از زمینه‌های اصلی توانمندسازی پساانقلابی مساجد ایران به شمار می‌آیند.
6. به موازات توانمندسازی مأمومین، توانمندسازی امام جماعت نیز از مهم‌ترین فصول توانمندسازی مساجد ایران است. ارتقای توانایی‌های امام جماعت در امر تدبیر مسجد، تأثیرات بسزایی در ارتقای توانمندی‌های دیگر فعالان یا گروه‌های مسجدی دارد. توانمندی امام جماعت ار رئوس مسئولیت‌های بسیار مهم دولت اسلامی در قبال مساجد است. نظام جمهوری اسلامی ایران، سازمانی به نام «مرکز رسیدگی به امور مساجد» را برای ایفای این مسئولیت خطیر تأسیس و پشتیبانی کرده است. مرکز رسیدگی به امور مساجد، در سیاق فعلی خود، در حقیقت «مرکز رسیدگی به امور جماعات» است؛ چه اینکه دخالت مستقیمی در سایر امور مسجد ندارد. رسیدگی این مرکز به موضوع امام جماعت عمدتاً ناظر به توانمندسازی امام جماعت در حوزه‌های معنوی و علمی و فرهنگی بوده و به توانمندسازی اقتصادی مربوط نمی‌شود. برخی از دیگر مسئولیت‌های این مرکز عبارت‌اند از: راه‌اندازی نماز جماعت مساجد؛ تعیین امام جماعت برای مساجد فاقد امام؛ نظارت بر رعایت شئونات مسجد و امام جماعت؛ حل و فصل برخی اختلاف‌های امام جماعت با سایر ارکان مسجد.
7. مردمی بودن فرایند انتخاب و ماندگاری امام جماعت در هر مسجد، موجب شده که اغلب مساجد کشور، خصوصاً آن‌ها که از قدمت برخوردارند، از امام جماعت نیز برخوردار باشد. بسیار کم پیش می‌آید که یک مسجد به عللی از قبیل جدید التأسیس بودن، بی انگیزگی و اختلاف‌های اهالی محل، قرار داشتن در جغرافیای بدون محله (مثل مساجد بین شهری)، غیبت طولانی مدت یا وفات امام جماعت یا ... امام جماعت نداشته باشد. در این مواقع، اقامه‌ی نماز جماعت در آن راهی به غیر از دخالت مرکز رسیدگی به امور مساجد ندارد. بنابراین، عمده‌ی مسئولیت‌های مرکز رسیدگی به امور مساجد نه در تعیین امام جماعت و اموری از این دست بلکه، در همان حوزه‌ی توانمندسازی ائمه‌ی جماعات موجود تجلی می‌کند. براساس رویه‌های قانونی، چندان روشن نیست که امر توانمندسازی ائمه‌ی جماعات کشور، مأموریت انحصاری مرکز رسیدگی به امور مساجد است یا مؤسسه‌های فرهنگی مذهبی دولتی و غیردولتی دیگر نیز از حق دخالت در این خصوص برخوردارند؟؛ اما حتی اگر تمشیت این امر در انحصار مرکز رسیدگی به امور مساجد هم نباشد، بررسی‌های نگارنده نشان می‌دهد که در میان انواع مؤسسه‌های فرهنگی هنری دولتی و سازمان‌های مردم نهاد دارای مجوز رسمی از نهادهای ذی‌ربط، هیچ مجموعه‌ی برجسته‌ای وجود ندارد که فعالیت‌هایی ناظر توانمندسازی فرهنگی ائمه‌ی جماعات مساجد را سامان داده باشد.
8. فارغ از انتقادهای کارشناسی شدید به مرکز رسیدگی به امور مساجد، در جدی گرفته نگرفتن مأموریت خطیر توانمندسازی، بررسی‌ها نشان می‌دهد که همین توانمندسازی حداقلی نیز در چارچوب برخی کلیشه‌های شکننده، رنگ پریده و عقب مانده گرفتار است. انباشتن بار عظیم و متنوع توانمندسازی امامان جماعت به دوش فصلنامه‌ای بی رمق، ژولیده، پژمرده، یکنواخت و با تکرار انبوهی از مکررات، نه فقط با اوضاع اجتماعی به غایت سیال و پویای امروز کشور، بلکه حتی با اوضاع اجتماعی یک دهه پیش هم تناسبی ندارد. امام جماعت اواسط دهه‌ی 90 در مقایسه با همکاران دهه‌ی شصتی، دهه‌ی هفتادی و حتی دهه‌ی هشتادی خود، با رقبای فرهنگی بیشتر و قوی‌تری مواجه است؛ لذا احتیاج مبرم‌تری به پشتیبانی‌های فرهنگی و معنوی و معرفتی مرکز رسیدگی به امور مساجد دارد. بدیهی است که نظام پشتیبانی مرکز رسیدگی به امور مساجد در شرایط کنونی کشور در مقایسه با شرایط قبل از آن می‌بایست متحول شود:
- در موقعیت فراگیر شدن مصرف بازی رایانه‌ای میان کودکان و نوجوانان کشور با موقعیت قبل از آن.
- در موقعیت تکثیر چشمگیر مهدکودک تا دوره‌ی قبل از آن.
- در موقعیت توسعه مؤسسات و امکانات کمک آموزشی تا دوره‌ی قبل از آن.
- در موقعیت رشد چشمگیر مصرف کالاهای فرهنگی تا دوره‌ی قبل از آن.
- در موقعیت تعدد کانال‌های رادیو و تلویزیونی صدا و سیما تا دوره‌ی قبل از آن.
- در موقعیت گسترش سینمای خانگی تا دوره‌ی قبل از آن.
- در موقعیت رشد روزافزون عنوان نشریات داخلی تا موقعیت قبل از آن.
- در موقعیت افزایش قابل توجه کتابخانه‌های عمومی تا موقعیت قبل از آن.
- در موقعیت افزایش تصاعدی آمار گردشگری داخلی تا موقعیت قبل از آن.
- در موقعیت جمعیت‌شناختی نوجوان و جوان‌گرا تا موقعیت جمعیت شناختی میان سال و پیرسال‌گرا.
- در موقعیت تحولات انتخاباتی سهمگین تا موقعیت پیش از آن.
- در موقعیتی آمیخته با فضای مجازی و اینترنتی تا موقعیت فارغ از آن.
- در موقعیتی با افزایش بی مهابای امکان تصادم محرم و نامحرم بودن تا موقعیت قبل از آن.
8. یکی از چالش‌های اصلی ائمه جماعات در مدیریت مسجد، محروم بودن قریب به اتفاق ایشان از در اختیار داشتن امکاناتی برای «تشویق» است. فرصت امام جماعت برای بهره‌برداری از امکان «هدیه‌ی فرهنگی، در مقام مدیریت ارتباطات مسجدی، بسیار ناچیز و در حد صفر است؛ در حالی که به واسطه‌ی توسعه‌ی ظرفیت‌های فرهنگی کشور، اعطای هدیه فرهنگی، دیگر به زبان عمومی تشویق در اغلب مراکز فرهنگی و تربیتی تبدیل شده است. رویه‌های تشویقی ائمه‌ی جماعات اغلب مبتنی بر تکریم، تحسین و تحبیب برآمده از مهارت‌های رفتاری و گفتاری در ارتباطات چهره به چهره با اهالی مسجد است. محروم ماندن از امکان اعطای هدیه‌ی فرهنگی و اتکای همه جانبه به منش و رفتار انسانی، با اینکه در رشد و بالندگی مهارت‌های ارتباطات کلامی و غیرکلامی امامان جماعت مؤثر است؛ اما در عین حال می‌تواند در افزایش تلفات مدیریت فرهنگی مؤثر بوده و بسیاری از افراد را بیرون از دایره‌ی جذب مسجد با ارتباط با مسجد نگه دارد. احتمال این آسیب، در مخاطبان خردسال و نوجوان و حتی جوانی که در معرض تشعشع‌های فرهنگی حوزه‌های دیگری از مدیریت فرهنگی رقیب مسجد قرار داشته‌اند، بیش از دیگران است. البته مزیت «هدیه‌ی فرهنگی» فقط به تلطیف رابطه‌ی امام جماعت با مسجدی‌ها محدود نیست؛ بلکه می‌تواند واجد کارکردهای محتوایی و فرهنگی دیگری که از مصرف هدیه‌ی فرهنگی مورد انتظار است نیز باشد.
9. ایران جامعه‌ای به سرعت در حال پیشرفت است. یکی از شاخص‌های پیشرفت اجتماعی ایران افزایش ظرفیت سبد مصرف فرهنگی خانوارهاست. جست‌وجو و پرس‌وجو برای خرید فرهنگی کمابیش در حال تبدیل شدن به یکی از مؤلفه‌های سبک زندگی شهروندی حداقل در کلان شهرهای کشور است. در این وضعیت نوظهور و البته ساخت نیافته که به مرور در حال شکل‌گیری و تثبیت است، آینده‌ی «بازار فرهنگ» در تسخیر جریاناتی از تولید و توزیع «کالای فرهنگی» خواهد بود که موفق شوند زودتر از رقبا به ذائقه‌ی مصرف‌کنندگان تبدیل شده، بدان شکل دهند. به این دلیل سرمایه‌گذاری برای برسازی «ذائقه‌ی فرهنگی»، خود از پربازده‌ترین سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی است. در این میان «اعطای هدیه‌ی فرهنگی از سوی امامان جماعت» ممکن است به مثابه فرایند گسترده و عظیمی از برسازی ذائقه‌ی مصرف فرهنگی مسجدی‌ها نیز درک شود.
10. به نظر می‌رسد توانمندسازی ائمه‌ی جماعات از طریق بسط یدِ ایشان هدیه‌ی فرهنگی با هدف ارتقای سامانه‌های تشویقی مدیریت مسجد می‌تواند به یکی از برنامه‌های راهبردی مرکز رسیدگی به امور مساجد تبدیل شود. در این راستا، پیشنهاد می‌شود که با هزینه‌های نه چندان گزاف و به کمک یارانه‌های دولتی حوزه فرهنگ، در طول هر فصل، بسته‌هایی از هدیه‌های فرهنگی متناسب با ظرفیت‌های فرهنگی و جمعیتی هر مسجد، در اختیار امام جماعت قرار بگیرد. متناظر با طیف گونه‌گون مخاطبان امام جماعت، هدیه‌ی فرهنگی ممکن است انواع مختلفی را در بر بگیرد؛ بلیت صندلی‌های یک سانس سالن سینمایی که فیلمی ارزشی را بر روی پرده دارد؛ تعدادی بلیت سفرزمینی به مشهد مقدس، تعدادی بلیت بازدید از موزه‌ی عبرت؛ تعدادی بن خرید چادر یا پارچه‌ی چادری؛ مجلداتی از آخرین آثار داستانی دفاع مقدس؛ تعدادی فیش معاینه‌ی رایگان طبیب سنتی؛ بسته‌هایی از مجموعه لوح‌های فشرده‌ی درخشان‌ترین آثار سینمایی دینی، انقلابی یا دفاع مقدس؛ تعدادی بن خرید لوازم التحریر با نمادهای ایرانی اسلامی؛ تعدادی کارت شرکت در سخنرانی‌های عمومی مقام معظم رهبری در حسینیه‌ی امام خمینی (رحمةالله)؛ نسخه‌هایی از بازی‌های رایانه‌ای ایرانی اسلامی؛ بسته‌هایی از اسباب بازی‌های فاخر، جذاب و آموزنده‌ی تولید داخل؛ چند شیشه کوچک عطر ناب؛ چند نخ تسبیح؛ یکی دو عبا؛ بازی‌های فکری مفید؛ نرم‌افزارهای فرهنگی و علمی؛ چند صلوات شمار؛ تعدادی تقویم مذهبی و...
منبع مقاله :
جعفری، علی؛ (1396)، فرهنگ ایده‌پردازی و ایده‌پردازی فرهنگی، اصفهان: نشر آرما، چاپ دوم.